گروه تفکر سیستمی

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

در تحلیل روشمند هر موضوع، صرف نظر از خود موضوع، بررسی پیشینه بحث و تغییرات آن در طول تاریخ، ضروری است. اهمیت فراوان این بررسی، به دلیل حاکم بودن اصل پیوستگی در تمامی پدیده های طبیعت و خلقت است؛ به عبارت دیگر، هیچ پدیده ای را اعم از فیزیکی یا متافیزیکی، فردی یا اجتماعی، مثبت یا منفی، و ... نمیتوان یافت که سیر صیرورت آن دارای یک نظم و ترتیب منطقی نباشد. طبیعتاً کشف این رابطه منطقی، کمک شایانی به شناخت موقعیت موجود و نیز پیش بینی آینده خواهد کرد.

در تحلیل روشمند هر موضوع، صرف نظر از خود موضوع، بررسی پیشینه بحث و تغییرات آن در طول تاریخ، ضروری است. اهمیت فراوان این بررسی، به دلیل حاکم بودن اصل پیوستگی در تمامی پدیده های طبیعت و خلقت است؛ به عبارت دیگر، هیچ پدیده ای را اعم از فیزیکی یا متافیزیکی، فردی یا اجتماعی، مثبت یا منفی، و ... نمیتوان یافت که سیر صیرورت آن دارای یک نظم و ترتیب منطقی نباشد. طبیعتاً کشف این رابطه منطقی، کمک شایانی به شناخت موقعیت موجود و نیز پیش بینی آینده خواهد کرد.

با توجه به این که پیشینه تمدن و سکونت در ایران، به چندهزار سال پیش میرسد، شاید درباره گذشته های بسیار دور، مستندات مکتوب قابل توجهی وجود نداشته باشد. تنها شواهدی که میتواند ما را به سبک زندگی آن دوران رهنمون کند، سنگ نوشته ها، نقشها و اشیائی است که احیانا در مکانهای مختلف، توسط باستان شناسان کشف شده و تحلیلهایی بر روی آن انجام گرفته است.

ورود اسلام به ایران، یک نقطه مهم در بررسی پیشینه بحث است. گفته شده که ایرانیان، از صدها سال پیش از ظهور اسلام، بسیار پوشیده بوده اند. این در حالی است که اگر به تاریخ یونان نگاه کنیم، مجسمه های برهنه به وفور می بینیم و بعد از ورود مسیحیت نیز هم این برهنه تراشی به نوعی دیگر مثلا در مجسمه های فرشتگان ادامه پیدا می کند. اما آنچه که در دیواره تراشی و نقش برجسته های ایران قبل از اسلام مشاهده می شود، آن است که مردان و زنان در این آثار، از مچ پا تا زیر گردنشان پوشیده است و حتی مردان عموما دارای محاسن هستند. البته طبیعی است که این پوشش در گذر سالها تغییراتی نیز پیدا کرده باشد. با ورود رسمی اسلام به ایران (در اواخر دوران رسالت پیامبر اکرم) و مطرح شدن احکام اسلام درباره پوشش، این مقوله وارد مرحله جدیدی شد و احکام خاص اسلام درباره پوشش زنان و مردان مسلمان، در این سرزمین جاری شد.

درباره رویکرد حکومتهای مختلف به بحث پوشش عامه مردم، تا قبل از پهلوی اول، نکته قابل ذکری در تواریخ نیامده است. به تعبیری میتوان گفت که انتخاب پوشش، امری شخصی بوده و حکومتها در آن ورود پیدا نمیکردند. در تمامی این دوران (از ظهور اسلام تا دوران پهلوی اول) با توجه به ماهیت دینی حکومتها و نیز دینداری اکثریت مردم، باز هم پوشش عموم بانوان و مردان، حداکثری بوده که این را در مستندات تصویری (نقاشی ها و عکسها) ی به جای مانده از دوران صفویه یا قاجار میتوان مشاهده کرد.

دوران پهلوی اول را نیز باید نقطه مهمی در تغییرات نحوه پوشش مردم ایران تلقی کرد. پهلوی اول، با شعار نظم و نوگرایی، سیاستهای خاص اجتماعی و فرهنگی را در پیش گرفت. از جمله این سیاستها، طرح لباس متحدالشکل برای تمامی مردم ایران بود. طبق این طرح، همه مردان بایستی کلاه خاصی بر سر میگذاشتند و زنان نیز، از داشتن حجابهای سنتی‌شان منع شده و باید با کلاه پهلوی در اجتماع حضور پیدا میکردند. اجرای این طرح در سال 1314 شمسی، با حرف و حدیثهای فراوانی همراه شد و اعتراضهای مذهبیون را برانگیخت. به هر حال با پشتیبانی نیروهای انتظامی و نیز وضع قوانینی که ارائه خدمات اجتماعی (مانند تحصیل در مدرسه و دانشگاه) به افراد دارای حجاب ممنوع شده بود، این قانون در ایران اجرا شد و تا پایان دوره پهلوی اول، پابرجا ماند. طبیعتا در این دوره، هزینه هایی که حفظ حجاب و پوشش سنتی برای زنان ایجاد میکرد از یک سو و تبلیغات انبوهی که در آن زمان برای پوشش جدید زنان انجام شد از سوی دیگر، بسیاری از بانوان را در قالب جدید جای داد و آنها کم کم با این وضع جدید خو گرفتند. برای مثال، ایجاد سینماهای مختلط (که تا قبل از آن وجود نداشت) و نمایش فیلمهایی که عمدتا از غرب آورده میشد و در آن زنان فاقد حداقلهای حجاب بودند، در این قضیه بی تأثیر نبود.

با آغاز دوره پهلوی دوم، اجبار به داشتن پوشش متحدالشکل، برداشته شد. در این وضعیت، عده ای وضعیت جدید را پذیرفته و پوشش جدید (نیمه برهنه) را برای خود انتخاب کرده بودند. گروهی دیگر نیز که عمدتا از مذهبیون سنتی بودند، با یافتن آزادی مجدد، حجاب پیشین خود را انتخاب کردند. 

با وقوع انقلاب سال 1357 در ایران و پذیرفتن یک عالم دینی به عنوان عالی ترین مقام حکومتی، بار دیگر عامه مردم طالب و پذیرای اجرای احکام اسلام (از جمله پوشش اسلامی) شدند و گویا انقلابی هم در این موضوع انجام گرفت. در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، مقرراتی برای الزام رعایت حدود شرعی پوشش در ملأ عام و مقابله با بدپوششی، وضع و اجرایی نشد. شاهد زنده‌ی این امر، علاوه بر مشاهدات عینی افراد، فیلمهای سینمایی آن دوره است که تا سال 1360، هنوز زنان و مردان بدون رعایت حدود شرعی در آنها ظاهر میشدند. شاید این دوره را بتوان معادل دوره ابتدای ظهور اسلام در حجاز دانست که کل احکام اسلام، یکباره اعلام و ابلاغ نشد. در این چند ساله، جمهوری اسلامی که در حال عبور از دوران سخت اولیه (تدوین قانون اساسی، تشکیل مجلس شورا، تشکیل حزب، تشکیل دولت، مقابله با گروههای مخالف و ...) بود، توانسته بود با مواردی مانند اعمال منافی عفت علنی (روسپی خانه ها)، شرب خمر علنی (کاباره ها)، قمار علنی (کازینوها) و فروش مسکرات به صورت سخت مقابله کند؛ اما هنوز نتوانسته بود درباره پوشش عمومی مردم، حرکتی انجام دهد و هنوز مردم، مانند قبل طبق اعتقاد و سلیقه خود درباره پوشش شان در اجتماع، تصمیم میگرفتند.

از اواسط سال 1360، این مقررات رفته رفته پررنگ تر شد. در این دوره، الزام به رعایت پوشش اسلامی برای بانوان و حذف کراوات برای آقایان در ادارات دولتی، جلوگیری از ساخت و پخش محصولات سینمایی و تلویزیونی مشتمل بر صحنه های بدپوشش، و حرکتهای اجتماعی برای مقابله با بدپوششی صورت گرفت که البته خالی از افراط نبوده است. علاوه بر آن، شروع جنگ تحمیلی عراق بر ایران و راهی شدن بسیاری از مردم به ویژه جوانان به جبهه های جنگ، جو عمومی کشور را تا حدودی تغییر داد و معنویت جبهه ها به درون شهرها هم سرایت کرد. 

در اوایل دهه 70، گشت های امربه معروف و نهی از منکر با تمرکز ویژه بر پوشش افراد در جامعه، شکل گرفت و در آن، افرادی با نظر رئیس شورای امر به معروف هر شهر، به عنوان ضابط امر به معروف تعیین شدند. این ضابط ها دارای درجه های مختلفی بودند که هر درجه، دارای سطح اختیارات خاصی در امر به معروف و نهی از منکر بود. باید دقت داشت که گرچه در آن مقطع زمانی، با حضور پررنگ این گشتها در معابر عمومی، علنی کردن بدپوششی، قدری مشکل شد، اما روی دیگر این سکه، احساس بیشتر اجبار و فشار برای رعایت ضوابط اسلامی پوشش، توسط افرادی بود که به هر دلیل، تمایلی به رعایت این ضوابط نداشتند.

تقریباً همزمان با تغییر دولت در سال 76، تغییراتی در این سیستم شروع شد که به کاهش نظارتهای اجتماعی منجر شد و از سوی دیگر، انرژی منفی گروه دگراندیش درباره پوشش (که بر اثر برخورد سخت بدون کار فرهنگی عمیق در سالهای قبل، انباشته شده بود) فرصتی برای آزاد شدن و بروز پیدا کرد. باید دقت داشت که این زمان، مقارن با دوران بلوغ و ورود به صحنه های اجتماعی نخستین نسلی بود که بعد از انقلاب سال 57 به دنیا آمده بودند و نقشی در انقلاب ایفا نکرده بودند.

در اواسط دهه 90، با پدید آمدن نسل جدید ارتباطات در فضای مجازی (شبکه های اجتماعی) جنبشهای متعددی به منظور اعتراض به حجاب اجباری با ساماندهی افرادی از خارج ایران و حمایت عده ای دیگر در داخل کشور، به راه افتاد. از جمله این حرکتها «آزادی های یواشکی»، «چهارشنبه های سفید» و «دختران خیابان انقلاب» را می توان نام برد.

حال 40 سال از انقلاب گذشته است و در این مدت، هم افراطها در زمینه پوشش دیده شده و هم تفریطها. روند افزایش بدپوششی همچنان ادامه دارد. در طول این مدت، نهادهای حکومتی به اصطلاح به صورت کجدار و مریز با بدپوششی برخورد کرده اند و گاهی بر میخ کوفته اند و گاهی بر نعل...


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی