برای ارائه ی تعریفی دقیق از مشکل/ فساد سیستمی، حداقل باید تعاریف زیر را مرور نمود:
1- فساد:
به معنای دارا نبودن تمام اجزا و شرایط است که سبب عدم ترتب آثار مطلوب از شیء میباشد؛ یعنی اگر چیزی صحیح باشد آثاری دارد، ولی اگر فاسد شد آن آثار در خارج پدید نمیآید.
2- مشکل/ فساد در سیستم:
هر سیستمی از تعدادی اجزاء و المان تشکیل شده که در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر، به عملکرد و بقاء آن سیستم کمک میکنند.
گاهی اوقات، یک یا چند جزء از اجزای سیستم آسیب می بینند. ما به سادگی آنها را تعویض می کنیم و سیستم دوباره به عملکرد خود ادامه می دهد. در چنین شرایطی با مشکل در سیستم مواجه هستیم.
3- مشکل/ فساد سیستمی:
مشکلی است که به دلیل وجود سازوکار نادرست (نه از جانب قصور و اشتباه یک فرد یا جمع) ایجاد می شود. به همین دلیل، مشکل سیستمی، مرتبا تولید می شود و اولویت اصلاح مشکلات سیستمی نسبت به مشکلات فردی، بالاتر است.
مشکل سیستمی به یکی از شکلهای زیر خود را نشان میدهد:
• تکرار دائمی یک مشکل (حتی با رفع علتهای ظاهری آن)
• جابجایی دائمی مشکل از جایی بهجای دیگر یا از زمانی به زمان دیگر
• بروز مشکل در کل سیستم بدون مشاهدهی مشکل در تک تک اجزاء
پیچیدهترین شکل مشکل سیستمی، وقتی است که در تک تک اعضا مشکل خاصی مشاهده نمیشود؛ اما وضعیت کلی سیستم مطلوب نیست.